اقتصاد مقاومتی

همه چیز در مورد اقتصاد مقاومتی

اقتصاد مقاومتی

همه چیز در مورد اقتصاد مقاومتی

بایگانی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۰ ارديبهشت ۹۵، ۱۱:۱۸ - lpln
    vvxcvxcv

۲

اقتصاد مقاومتی چیست؟

مفهوم شناسی

  از اوایل قرن  18ام میلادی واژه   Resilience   از واژه لاتین Resilire ، وارد زبان انگلیسیشد. در سال 1937 این واژه برای اولین بار توسط "Robert Mallet" با مفهوم جدیدی برای نمایش قدرت مقاومت، وارد علم می‌شود. این مفهوم جدید، پایه‌ی مفهومی است که در حال حاضر استفاده می‌شود. به همین دلیل در ادبیات اقتصاد مقاومتی، "رابرت ملت" را به عنوان پدر واژه‌ی مقاومت می‌شناسند. واژه resilience به معنی قابلیت یک شی یا پدیده برای برگشت به حالت اصلی خود می باشد the ability of a substance or object to spring back into shape; elasticity ) .

Psychological resilience در علم روانپزشکی به مفهوم توانایی فردی برای مقابله و کنترل استرسهای محیطی بکار برده شده  و البته در روانشناسی کودک هم وارد می‌شود و تنها جایی است که با معنای منفی به کار برده‌می‌شود. همچنین در زبان مهندسی، به عنوان مقاومت مواد، در بوم‌شناسی با همین مفهوم رفع بحران و سازگارشدن وارد می‌شود. این مفهوم گسترش پیدا می‌کند و ما می‌بینیم که در جامعه‌شناسی با عنوان مقاومت اجتماعی، در جای دیگر با عنوان مقاومت در برابر بلایای طبیعی وارد می شود. همچنین با گسترش این مفاهیم، تحت عنوان مقاومت اجتماعی-زیست‌محیطی و مقاومت در برابر تغییرات جوی پدیدار می‌شود. در نهایت مقاومت اقتصادی به عنوان یک معنای فراگیر مطرح می‌شود و از اینجا خرد شده و به انواع برخوردها تقسیم می‌شود. به عنوان مثال مقاومت در سیستم بانکی، مقاومت در سیستم‌های مالی و ...   مبحث مقاومت مسیری طولانی در علوم مختلف را طی کرده‌ و در زمان ورود واژه به علوم، مفهوم زبان‌شناسی آن تغییر کرده‌است. این واژه به جز در مورد روانشناسی، همواره مفهوم مثبت داشته‌است و نکته مهم این است که با ایجاد مفاهیم جدید، مفاهیم پیشین در علوم مربوطه همچنان حفظ شده‌است

مفهوم مقاومت در علم اقتصاد طیف وسیعی از معانی را شامل شده‌است و همین موضوع سبب شده‌است که محدوده‌ی حضور مفهوم مقاومت سایه‌دار شود. جالب آن است که وقتی مقاومت به اقتصاد آمده، درست مانند سایر علم‌ها، یک همتا برای خود پیدا کرده‌است. مشاهده می‌کنیم که در طول زمان پیوند بین دو مفهوم مقاومت و توسعه‌ی پایدار جدی‌تر شده‌است و حرکت مفهوم مقاومت از اقتصاد به شاخه‌های این علم، ارتباط تنگاتنگ بین مقاومت و توسعه‌ی پایدار را مخدوش نکرده‌است.

در متون اقتصادی مختلف، به ویژه متون مربوط به بوم‌شناسی، مقاومت در موارد متعدد به عنوان هدف معرفی شده‌است تا با پذیرش زیست بوم به عنوان جزء ثابت و تغییرناپذیر، راز بقاء را ساماندهی کند.بنابراین، هدف مقاومت با انگیزش تغییر جوی در چارچوب یک برنامه‌ریزی اقتصادی اجتماعی و با ایجاد تحولات رفتاری حاصل می‌شود.

یک مفهوم گسترده‌‌تر هم وجود دارد که در علم اقتصاد به شدت در حال توسعه یافتن است. اینجا مقاومت را یک مبحث تحلیلی و مفهومی بیان می‌کند و بنابراین وقتی چنین مبحثی پیش روی ما می‌آید، پژوهشگر می‌تواند واکنش نظام‌های مختلف در مقابل ضربه‌های زایل‌کننده هویت، یا از بین‌برنده‌ی پایداری آن نظام را درک کند و سپس واکنش‌هایش را با همان فکر و نگرشی که دارد، نشان دهد. بنابراین می‌بینیم به دلیل آزادی که در نگاه‌ کردن به مشکلاتی که گرفتاری‌های کلیدی ایجاد می‌کند، اقتصاد بسیار راحت این نگاه را پذیرفته‌است. اگر چنین شود، مشاهده می‌کنیم که در ادبیات بلایای طبیعی نیز سازگاری پیدا می‌کند. در این حالت نیز عارضه‌ای ایجاد می‌شود و ما مجبور هستیم که با آن باور و بینشی که داریم، نسبت به اصلاح آن قدم برداریم. حتی امدادرسانی ما نیز بر اساس عقیده، رفتار و بافتی است که داریم.  در سایر قسمت‌های اقتصاد نیز اگر نگاه کنیم، به تدریج تعداد نوشته‌هایی که با این نگاه، مفهوم مقاومت را مطرح کردند، فزونی یافته‌است و  شاید اغراق نباشد اگر بگوییم مبحث تحلیلی و مفهومی مقاومت، امروز نگاه قالبی است که در اقتصاد برای مقاومت جاری است.
 مفهوم پوشش زمانی مقاومت : مقاومت یک مبحث پس‌نگر نیست و تجربه‌های گذشته در مقاومت جایگاهی محدود دارند. مقاومت یک مبحث پویا است و به نوعی با جریان آینده‌سازی مرتبط است. در حقیقت حرکت در مقاومت از آینده آغاز می‌شود و به تعدیل حال برای جلوگیری از ضربه‌های آینده می‌‌انجامد.

مفهوم مسیر مقاومت : در ادبیات مهندسی، مقاومت همیشه در مسیر تعادل باقی می‌ماند. در ادبیات اقتصادی مقاومت از مسیر عدم تعادل عبور می‌کند و به تعادل می رسد. برای رسیدن به وضعیت تعادل در مقاومت، در ادبیات اقتصادی، نوآوری، تغییر در رفتار و سـاماندهی جدید می‌تواند بروز کند. هر مسیر تعادلی می‌تواند به دلیل نیاز به مقاومتی نو، دوباره تغییر داده‌شود. بنابراین رسیدن به تعادل، نقطه‌ی پایانی مقاومت نیست و می‌تواند شروعی دوباره باشد.

ویژگی های کلیدی:

هر نوع مقاومت اقتصادی بر چهار ویژگی کلیدی تکیه دارد که عبارتند از :

  • قدرتمندی در شناخت احتمال بروز ضربه و کارکردهای تخریبی احتمالی آن،
  • قدرتمندی در جذب ضربه‌ی مخرب با هدف برگشت به کارکرد هویتی ظرف کوتاهترین مدت،
  • توانمندی در سامان‌یابی و گزینش مسیر مطلوب با تکیه بر انتخاب‌های هویتی و نوآور 
  • توانمندی در یادگیری و واکنش نشان‌دادن نسبت به ضربه‌ها.

اگر این 4 ویژگی هویتی در هر مکتبی وجود داشته‌باشد، آن مکتب می‌تواند اقتصاد مقاومتی را بپذیرداقتصاد مقاومتی، ایجاد مسیری گزینشی و پویا بر پایه‌ی عوامل برقرارسازی عدالت اجتماعی و اقتصادی و پایدارسازی روال زندگی و ساختار با تکیه بر حفظ هویت است. هر دو عامل بر اساس بینش‌های جوامع تعریف می‌شوند و مفاهیمی متکی به بینش‌های مطلوب را بیان می‌کنند.  

 ویژگی‌های اقتصاد مقاومتی: 

  • تولید کالا و خدمات با مقیاسی برازنده برای حفظ اقتصادی غیرمتمرکز در سطح ملی و منطقه‌ای،
  • رعایت ضوابط بین نسلی از منظر استفاده از منابع و ثروت‌های مشترک ملی (شامل سرمایه‌ی طبیعی)،
  • دربرگیری ساختارهای سازمانی سازگار با تأمین معیشت مردم و ایجاد رفاه و بالندگی برای سرمایه‌ی انسانی جامعه،
  • رعایت ضوابط بهره‌وری در استفاده از سرمایه‌های اقتصادی (به ویژه سرمایه‌های فیزیکی و انسانی)،
  • رعایت ضوابط توسعه‌ی سرمایه‌های اجتماعی با تکیه بر عدالت اجتماعی،
  • رعایت ضوابط توسعه‌ی سرمایه‌های اقتصادی با تأکید بر رفع فقر و محرومیت در چارچوب عدالت اقتصادی،
  • تأکید بر حضور هویت‌های فردی و تصمیم‌های نهادهای مردمی برای گسترش ظرفیت پذیرش و گزینش در جامعه
هیچ‌یک از این ویژگی‌ها قابل کنارگذاشتن و نادیده انگاشتن نیستند،  هرچند که شدت و ضعف این ویژگی‌ها بر اساس محورهای مقاومت و وضعیت اقتصاد می‌تواند تغییر کند.

مکاتب و بینش‌های مختلف اقتصادی و سیاسی قادرند اقتصاد مقاومتی را در خود ایجاد کنند و مواردی از ویژگی‌های این اقتصاد را با تعاریف و مکانیزم‌های خود به وجود آورند. به عنوان مثال، مقیاس برازنده‌ی تولید، عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی با عنایت به بینش‌های جامعه قابل تعیین است و نمی‌توان نگاه مکاتب مختلف را انکار کرد.

برخی از ویژگی‌های اقتصاد مقاومتی با نگرش‌های مختلف سازگاری بیشتر دارد. به عنوان مثال نگرش‌های توسعه‌ی پایدار با اقتصاد مقاومتی سازگاری بیشتری دارد ولی قابل توجه است که مکاتب مختلف هم در چارچوب این نگرش‌ها قابل تعریف‌اند. بنابراین هنوز می‌توان گفت که اقتصاد مقاومتی با مکاتب مختلف سازگاری دارد.  

محیط بهینه‌ی اقتصاد مقاومتی : بعضی از ویژگی‌های اقتصاد مقاومتی در محیطی برگزیده می‌توانند شکل بهینه به خود بگیرند. به عنوان مثال در نظام‌های خودکامه، حضور حداکثری آحاد مردم و تصمیم‌گیری‌های غیرمتمرکز نمی‌تواند شکل بهینه داشته باشد. در همین راستا نظام‌های متکی به حذف گروه‌هایی از مردم، محیط بهینه‌ای برای اقتصاد مقاومتی ایجاد نمی‌کنند.

یکی از مباحث کلیدی این است که آیا می‌توان گفت بعضی از مکاتب و نگرش‌ها در نفس خود وضعیتی را ایجاد می‌کنند که نیاز به برقراری اقتصاد مقاومتی را تشدید می‌کند؟ در همین راستا ژوزف شومپیتر در سال 1942 در توصیف واقعیت‌های ضروری نظام‌های سرمایه‌داری از ویژگی نابودسازی خلاق (Creative destruction)  نام برده‌است که در نفس خود سبب تشدید نیاز به مقاومت در نظام‌های سرمایه‌داری می‌شود. با این اوصاف بعضی از پژوهشگران، اقتصاد مقاومتی را ویژه‌ی نظام سرمایه‌داری خوانده‌اند. این ارتباط در ادبیات اقتصاد مقاومتی پذیرفته شده نیست زیرا نوآوری در ذات قدرت مقاومت نهفته‌است و مفهوم بد ندارد، و در جهان امروز اقتصادهایی مانند چین هم به نوآوری و تداوم آن بهاء می‌دهند.

در مجموع و با توجه به مطالبی که مطرح شد، می‌توان در خصوص ارزیابی ماهیت اقتصاد مقاومتی نتیجه گرفت که اقتصاد مقاومتی یک مبحث تحلیلی است که نوعی ارزیابی پویا را در برنامه‌ریزی ایجاد می‌کند. در نهایت قدرت مقاومت یک پارامتر ارزیابی است و اقتصاد مقاومتی به یک مکتب فکری خاص متکی نیست و با مکاتب مختلف قابل سازگاری است.
در نهایت اگر بالندگی در اقتصاد مقاومتی مدنظر باشد، حکومت‌های مردمی متکی به نگرش توسعه‌ی پایدار برترین محیط را برای بالندگی اقتصاد مقاومتی ایجاد می‌کنند. شاید به همین دلیل باشد که بحث در مورد اقتصادهای مشارکتی در شکل جدید آن‌ها، که در واقع نوعی مردم نهادی شبکه‌ای را مطرح می‌کند، مناسب‌ترین زمینه برای بالندگی اقتصاد مقاومتی دیده می‌شود.
 اقتصاد مقاومتی یک مکتب فکری نیست ولی در شکل مطلوب خود نوعی ساخت اجتماعی- اقتصادی را به وجود می‌آورد که در نهایت برخی از ویژگی‌های مکاتب گوناگون را تعدیل می‌کند. اگر پارامتر مقاومت به عنوان یک اصل مطلوبیت رفتاری پذیرفته شود، حرکت به سوی مرزهای بالندگی در درازمدت الزامی می‌شود که این خود یک تحول فرآیندی در مکاتب مختلف را به دنبال خواهد داشت.


منابع برای مطالعه بیشتر :

          1. Resilience in the Dynamics of Economy-Environment Systems
          2. Pricing resilience in a dynamic economy-environment system: A capital-theoretic approach
          3. Resilience and sustainability: the economic analysis of non-linear dynamic systems 



 

نظرات  (۲)

یبلسیبلسیبل
vvxcvxcv

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی